درپایان انتظاری طولانی به شهرشکوفه های بهاررسیده ام
تاشعرم رابدست خنیانگربادبسپارم
تادرهرکجاکه دوست داردبنشاند
بهارسکوتی سرشارازعطرحضوری عاشقانه
درمعبدجانهاست....
شکوه وجذابیتش به کوتاهی ی عمرش میباشد
میهمانیست که دیرمی آیدوزودمیرود
نمیخواهدازچشمهابیافتد
به پلک برهم زدنی غیب میشود
تادوباره منتظرش بمانیم.......
رمز عزیز بودنش در دوریست.........